روزمرگی..
سلام پر پروازم... الهی مامانی قربونت اون قد و بالات بره که روز به روز بزرگتر و آقاتر میشی. ..چند وقتی میشد که نبودیم و چیزه خاصی ننوشتیم واسه همین اومدم کمی بحرفیم ...کارای خاصی بعد از شب یلدا تا امروز انجام ندادیم...فقط روز اربعین نذری دندونی پختیم. ..یه چند بار هم بیرون رفتیم و بقیه روزا هم خونه بودیم و خوردیم و خوابیدیم... قراره فردا شب بابایی برای 3 روز بره مشهد. ..خوشا به حالش ...من که دارم از حسودی میترکم ...ولی از بابتی هم خیلی خوشحالم آخه خیلی وقتی میشه که بابایی نرفته مشهد ...با دوستاش تصمیم گرفتن برای 28 ماه صفر اونجا باشن ...انش الله که به سلامتی برن و برگردن... بعدش اینکه بالاخره این مامان تنبلت موفق شد و رفت از خ...
نویسنده :
مامان آراد
0:48