عاشقتم...
سلام به تنها بهونه زندگیم و همه دوستای گلمون که همیشه همراهمون هستن...
امیدوارم حال همگی خوب باشه و زندگی بر وفق مرادتون باشه...خدارو شکر حال ما هم خوبه و زندگیمون با همه خوبیا و بدیهاش میگذره....آراد عزیزم روز به روز شیرینتر میشه ومن روز به روز عاشقتر...دیگه یواش یواش بعضی از کلمات یاد گرفته..شلوغتر از روز قبل شده و کلی هم دلبری میکنه...
هوای تبریز هم روز به روز سردتر میشه و ما کمتر از خونه بیرون میریم...یعنی تمام وقت در اختیار آرادی هستم...بعضی وقتها با هم بازی میکنیم...بعضی وقتا دعوا میکنیم و بعضی وقتها هم که دیگه مامانی واقعا کلافه میشه و میخواد که سرشو بکوبه به دیوار...
الهی مامانی قربونت بره که یه دل داری اندازه دریا و خیلی هم مهربون...وقتی احساس میکنی که یه کوچولو مامانی دلخوره فوری میای و اون لبای مثل گلتو میچسبونی به لبام که اون موقع همه چی فراموشم میشه و میخوام درسته قورتت بدم...
خلاصه اینکه عزیز مامان خیلی دوست دارم ...برات بهترینهارو آرزو میکنم...امیدوارم همیشه شاد باشی...