آرادآراد، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

آراد نبض زندگی

گزارش تعطیلات نوروزی...

1392/1/15 16:28
نویسنده : مامان آراد
1,132 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر طلای مامان...

عزیز دلم بالاخره تعطیلات نوروز هم تموم شد ...شکر خدا تعطیلات خوبی بود و کلی انرژی کسب کردیم...توی این چند روز تا تونستیم خوردیم و خوابیدیم و استراحت کردیم...دیگه باید یه تکونی به خودمون بدیم و تنبلیرو بزاریم کنار و خودمونو واسه کار و تلاش آماده کنیم...

عزیز دل مامان بعد از مسافرتمون به همدان یه چند روزی خونه بودیم تا اینکه به خاطر کار عمو علی تصمیم گرفتیم بریم شهرستان...تا هم عمو علی به کارش برسه و هم اینکه ما سری به خاله بابایی بزنیم...خونه خاله بابایی یه حیاط داشت که کلی اونجا با هومن بازی کردین و خوش گذروندین...

خدارو شکر هوا هم عالی بود و آفتاب در اومده بود ..منم از فرصت استفاده کردم و آستیناتو کامل داده بودم بالا تا کمی بدنت آفتاب بخوره...پوست دستت قشنگ در اثر آفتاب برنزه شده که اولش من فکر کردم از بس که توی باغچه بازی میکردی چرک شده ولی بعدش که حمومت کردم دیدم آفتاب سوزونده...بعد از ظهر هم رفتیم بازار و کلی سوغاتی گرفتیم...

موقع برگشتن هم کنار جاده نگه داشتیم کلی توپ بازی کردیم که خیلی بهمون خوش گذشت...تو هومن هم تا تونستین بدو بدو کردین...مگه از بازی کردن سیر میشدین....با کلی جیغ و گریه سوار ماشینت کردم و برگشتیم خونه...

واسه سیزده بدر هم قصد نداشتیم که جای خاصی بریم ...چون نه عزیز اینا بودن که با اونا بریم نه آنا اینا...خاله شهره اینا هم با عزیز اینا رفته بودن شهرستان تا با عموم اینا با هم برن برای سیزده بدر...ما و عمه سولماز اینا تنها مونده بودیم تبریز...

اول تصمیم گرفتیم که بریم یه پارکی که کمی بچه ها بازی کنن...ولی بعد به پیشنهاد بابایی تصمیم گرفتیم که ما هم با هم بریم پیش عزیز اینا...واسه همین کوله بارمو بستیم و صبح 13 حرکت کردیم...نزدیکیای ظهر بود که رسیدیم...

اینجا پفیلارو ریختین توی منقل و بعدش میخورین....

قبل از ما خاله بهاره اینا هم اومده بودن که جمعمون جمع شده بود...حدودا 20 نفر بودیم که دور هم خیلی بهمون خوش گذشت...تا بابا اینا بساط نهارو آماده کنن ما هم کلی توپ بازی کردیم و بچه ها هم آتیش سوزوندن...

آراد تا میتونست با بچه ها بازی کرد و سر صورت و لباساشو کثیف کرده بود..منم کاری باهاش نداشتم تا بچه م تا میتونه بازی کنه و لذت ببره...طفلکی بچه ها از بس توی آپارتمان میمونن که یه آفتاب هم نمیبینن..واسه همین بیشتر از همه واسه آراد خوشحال بودم که از هوای آزاد لذت میبرد...

اینجا هم لیوزا داره با در بطری نوشابه بهت آب میده...امان از دست شما..

یه خراب کاریایی میکرد که واقعا دیدنی بودن...یه چوب اندازه من گرفته بود دستش و زمین نمیزاشت...همه اش میترسیدم که بخوره زمین و چوب بره تو چشمش که آخر سر با کلی نقشه چوبو ازش گرفتم...

با لیوزا کلی کیف کردن وتا میتونستن شلوغی کردن...واسه نهار هم بابا اینا یه کباب خوشمزه درست کردن که که واقعا مزه داد بهمون...

باغی که رفته بودیم مال فامیل زن عموم اینا بود که جای خیلی با صفا و قشنگی بود...بعد از نهار هم من و بابایی رفتیم و کلی سبزی چیدیم که با دوغی که برده بودیم برای عصرونه یه آش دوغ خیلی خوشمزه درست کردن که جای همه خالی خیلی چسبید...

بعد از ظهر هم کلی توپ بازی کردیم و کلی خوراکی خوردیم...

روز خیلی خوبی بود و کلی بهمون خوش گذشت...مخصوصا آرادی که از بس بازی کرده بود که موقع برگشتن دیگه نایی براش نمونده بود و تا رسیدیم خونه تا خود ظهر گرفت خوابید...

از بابت اینکه بچه ها بهشون خوش گذشته بود و بازی کرده بودن خیلی خوشحال بودم ....آرادم کلی خوش گذرونی کرده بود...کلی حموم آفتاب گرفته بود....همه جای صورتش سیاه و کثیف شده بود که با دیدنش کلی کیف میکردم...

تعطیلات خوبی بود...به ما که خوش گذشت شکر خدا....امیدوارم برای همه خوب بوده باشه و همه لذت برده باشن...

مثل اینکه این پست خیلی طولانی شد...البته کلی مطلب و عکس بود که دیگه خسته شدم از نوشتن....

برای همه سال خوبی رو آرزو میکنم....شاد باشین دوستای گلمممممممممممممم

بعدا نوشت:ولی حیفم اومد بقیه ی عکسارو نزارم واسه همین میزارم ادامه مطلب....

اینم از هنر نمایی های مامان...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (28)

شقایق مامان آرشا
16 فروردین 92 18:03
معلومه آراد ج.ن کلی از آزادیش تو این روزا لذت بردههمیشه خوش باشید


حسابی...ممنون خانومی
مسیحا
16 فروردین 92 19:01
سلام عزیزم، سال نو مبارک امیدوارم سالی پر از شادی و خنده و موفقیت داشته باشی


سلام..ممنون عزیزم...و همچنین
مامان درسا
16 فروردین 92 23:35
سلام عزیزم همیشه به تفریح و شادی.


سلام خانومی...ممنون
بهاره مامان ونداد
17 فروردین 92 1:18
بهبه چه جا های باصفایی هم رفتید خیلی کار خوبی کردی عزیزم که گذاشتی اراد افتاب بگیره براشون خیلی لازمه دوسستتون دارم


جای شما خالی بود...ما هم شمارو دوست داریم
مامان آروین (مریم)
17 فروردین 92 9:55
از عکسا معلومه که به آرادخان خیلی خوش گذشته
ایشالا همیشه به گردش و خوشی


بله حسابی...جاتون خالی...
مممنون از لطفتون
نوشين مامان آريا
17 فروردین 92 11:03
خدا را شكر كه سال خوبي داشتيد مخصوصا آراد عزيز كه بهش خوش گذشته عكسهاي گل پسري رو ديدم هر چي از اين بچه ها عكس بذاريم بازم كمه


امیدوارم که برای همه سال خوبی باشه...ممنون
یک عاشقانه آرام
17 فروردین 92 11:14
سلااااااااااااااااام سال نوتون مبارک بهترینارو براتون آرزو میکنم



سلام..ممنون عزیزم
عاطفه مامان الای
17 فروردین 92 12:25
سلام خاطره جون هم ولایتی ...عیدتون مبارک لینکت کردم تو هم منو لینک کن تا هر روز از هم با خبر بشیم میخوام از دوستای ثابتم باشی آراد جون رو ببوس روز بخیر گلم در ضمن زمینه وبلاگت رو با چه برنامه ای درست کردی دونه های برف وخرس متحرک رو میگم به من هم یادبده جوابتو تو وبلاگ خودم بزار یه دنیا ممنون


سلام...عید شما هم مبارک...شما هم لینک شدین...چشم میام میگم
مامان ایمان
17 فروردین 92 19:37
همیشه به گردش و تفریح انشاالله که خوش گذشته باشه به سلامتی امیدوارم سال جدید سال خوبی باشه برای خانواده محترمتون آرادجونو ببوسسسسسسسسس


ممنون از لطفتون...سلامت باشین...
مرجان مامان آران
17 فروردین 92 22:01
سلام عزیزممممممممممممممممممممممممم دلم کلییییییییی تنگیده بود براتون مرسی از محببت و مهربونیت
چقدر دل به دل راه داره تو فکرتون بودم بیام وبتون دیدم اومدی
ایشالا همیشه خوش باشی دلتونم شاد باشه عکسا عالیییییییییییییییییییییییی بود مثل همیشه مامان خوشگللللللللللللللللللل بابا مهربونننننننننننن ارادی عشققققققققققققققق


سلاممم عزیز دلم...دل ما هم تنگ شده بود براتون...
لطف داری شما...
دوستون داریمممممممممممم
مامان علی اصغر
18 فروردین 92 3:15
آراد جونم سال نو با تاخیر مبارک خیلی دوست دارم


مرسی خاله جون...ما بیشتر
مامان لوبیا
18 فروردین 92 10:15
سلام سال نو مبارک مرسی که تو وبلاگم عید رو تبریک گفتی امیدوارم سال خوبی داشته باشید


سلام..سال نو شما هم مبارک...خواهش میکنم...و همچنین
بهار(مامانی شهراد)
18 فروردین 92 13:30
سلام ما دوباره اومدیمالبته با یکم نغییر پیشمون بیا دوست قدیمی


سلام...خیلی خوش اومدین...چشم حتما
maman taraneh
18 فروردین 92 21:18
همیشه شاد و سلامت باشید


سلامت باشین...
مامان مهبد كوچولو
19 فروردین 92 9:32
سلام عزيز دلم ، سال نو مبارك . سالي سرشار از خوبي و خوشي برايتان آرزومندم . اميدوارم لحظه هاتون پر باشه از لبخند و شور زندگي
آراد خوشگلم رو ببوسين كه كلي با طبيعت حال كرده .


سلام خانومی...یه دنیا ممنون...و همچنین...
امیدوارم سال خوبی داشته باشین
چشم حتما...بوس از روی ماه مهبد جون
الی مامی آراد
19 فروردین 92 9:43
سال نو مبارک انشالله سال خوبی داشته باشین پر از شادی و خوشی


ممنون عزیزم...وهمچنین
الهه مامان یسنا
20 فروردین 92 1:09
خدارو شکر که عید خوبی داشتین چقدر کیف کردم عکسای آراد جون رو دیدم واقعا خیل کیف کرده از بازی تو چمنها .ببوسش از طرف من هزارتا


ممنون عزیز دلم...امیدوارم که به شما هم خوش گذشته باشه...
چشم حتما
مریم مامان پندار
21 فروردین 92 1:05

سلام سال نو مبارک خاطره جونم
معلومه روز 13 بدر حسابی اراد سر کیف بوده
ان شالله سالی خوب داشته باشین
عاشق عکساشم مخصوصا این آخری


سلام مریم جون...سلامت باشین...سال نو شما هم مبارک...
جاتون خالی بود...آرادی کلی کیف کرد...
و همچنین برای شما..
نظر لطفتونه
سمیه
21 فروردین 92 9:03
همیشه به شادی و گردش .امیدوارم سالی سرشار از سلامتی و شادی داشته باشی گلم


ممنون عزیزم...وهمچنین..
هلسا
21 فروردین 92 17:17
سلام خاطره ی عزیزم
من که خیلی دوستتون دارم و خوشحالم که دوستی به خوبی شما دارم امیدوارم بیای اون طرفا حسابی با هم خوش بگذرونیم
چقدر خوب که آراد حسابی بازی کرد و خوش گذروند
همیشه حتی اگر کسی نباشه خودت ببرش پارک نذار تو خونه ی آپارتمانی زندونی شه
عکسها مثل همیشه عالی بود و از همه مهمتر خودت
خیلی خوشگلی دوست خوبم


سلام عزیزم...قربون مهربونیات...م ا هم خیلی دوست داریم...ممنون عزیز دلم...
آتيلا جون و مامان شيما
21 فروردین 92 19:24
ماشاا... ب پسريه خوشتيپ و خوشگل با مامان باباي مهربون...
برقرار باشيد...


ممنون...سلامت باشین...
فریبا
22 فروردین 92 2:53
قربونت برم پسر عزیزم.چه صفایی میکنه تو جنگل این شازده.


خدا نکنه عزیزم...جای شما خالی بود
زهرا
22 فروردین 92 14:09
سلام اراد جون خوبی سال نو مبارک سالی توام با شادی و خوشی برای تو کوچولو و خانواده ات را از خداوند خواستارم.
فدات بشم ماشالاه چه بزرگ شدی مامان خاره براش اسفند دود کن مرد شده برا خودش


سلام زهرا جون...سال نو شما هم مبارک...براتون سال خوبی رو آرزو میکنم...
خدا نکنه خاله جون...ممنون
مامانی درسا
24 فروردین 92 3:54
عزیزمی همیشه همین طور در کنار هم خوش باشین .....از خوشی شما لذت بردم اما متاسفانه ادامه مطلبو نتونستم باز کنم ........ ببوس این پسرک شیطون بلا رو


ممنون خانومی...نظر لطفتونه...بعضی وقتا نمیدونم چرا ادامه مطلب باز نمیشه...سلامت باشین چشم
مرجان مامان آران
25 فروردین 92 13:20
سلام سلام اپ كرديم با عكساي تولدددددد


مبارک باشه عزیزم...
مرجان مامان آران
25 فروردین 92 13:36
گذاشتم خصوصي عزيزم


مرسی عزیزم
مامان باربد
30 فروردین 92 15:19
عسل پسریه این آراد


مرسییییییییییی خاله جون
آجی خیلی خوشمله
2 خرداد 92 3:33
ولی دادا آراد اصلا به شما نرفته خداحفظش کنه واستون ایشالله صد سال باخوشی کنارهم سه تایی زندگی کنین


بله اصلا شبیه من نیست....ممنون از لطفتون