پسر مهربونم...
الهی مامانی فدات بشه که چقدر مهربونی...
پسر گلم هر چقدر از خوبیات بگم بازم کم گفتم...آخه اگه بدونی که چه کارایی میکنی...وقتی میخوای خودتو لوس کنی یا محبتتو نشون بدی میای میچسبی بهم و مثلا میخوای بوسم کنی..وقتی یه نی نی میبینی میری بغلش میکنی یعنی میخوای ابراز محبت کنی...
یا وقتی بابایی از سر کار میاد خونه یه ذوقی میکنی و میپری بغلش که از هر چی زیباییه تو دنیا زیباتره..همچین قشنگ سرتو میچسبونی به سینه بابایی که آدم کیف میکنی...
وقتی من و بابایی کنار هم میشیم بدو میای و خودتو میندازی وسطمون و شروع به خندیدن میکنی که من و بابایی دلمون برات ضعف میره...شبا موقع خواب میندازمت وسطمون تا می می بخوری و بخوابی..همش نگرانی که نکنه بابایی پاشه بره ...یه ذره که میمی میخوره برمیگردی به بابایی یه نگاهی میندازی و یه لبخندی بهش میزنی دوباره برمیگردی طرف خودم..تا بخوابی یه چند بار بابائیرو چک میکنی...
از سخاوت گل پسرم بگم که حد نداره...وقتی چیزی دستت باشه حالا اسباب بازی یا هرچیز دیگه وقتی بهت میگم بده به مامان یا کسی که پیشت باشه بی برو برگرد تحویل میدی...یا وقتی داری میوه میخوری یه کم میاری می دی مامان یا بابا و یک کم هم خودت میخوری...فدای تو خودم تنها..
وقتی میگم آراد بوس بده یا کسیرو بوس کن اون لبای خوشگلتو میاری جلو که یعنی داری بوس میکنی..مامانی قربون بوس دادنت بره...
دیروز ساغر(دختر خالت)بعد مدرسه چون مامانش سر کار بود و عزیز اینا هم خونه نبودن اومده بود خونه ما...ظهری خوابیده بود که شما بازم محبتت گل کرده بود..رفتی بیدارش کردی و دو تا بوس آبدار هم ازش گرفتی...منم از فرصت استفاده کردم و ازتون عکس گرفتم که پایین برات میزارم..
اینم همین جوری چون دلم براش ضعف میکرد گذلشتم..دورت بگردم با طرز نشستنت..