خاله سهیلا مهمون آراد...
این پست از طرف خاله سهیلاس.....
الان که دارم این پست و میذارم آروممممم رو پاهای مامانیت خوابیدی
....البته ساعت 3 نیمه شب و تو تازه خوابت برده.......چشات نیمه بازن و یه لبخند خوشگل رو لبت......
نوشتم لبخند حساس شدی و اخم کردی
داشتی شیر میخوردی انقدر عمیق نگاه میکردی به من و لبخند میزدی که دلم میخواست قورتت بدم................
ا ا ا ا ا ا ا چرا سرو صدا میکنی خاله من که قورتت ندادم..فقط هوس کردم.........
میدونی خاله فدات شه مامانی و باباییت خیلی دوست دارن و من هم.....(به هیشکی نگو میخوام به خاطرت برم تو فریزر .........این یعنی خیلی دوست دارمبوس بوسی خاله.)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی