آرادآراد، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

آراد نبض زندگی

رفتن خونه پدر بزرگ

1390/6/22 15:33
نویسنده : مامان آراد
721 بازدید
اشتراک گذاری

هفته پیش رفتیم خونه آتا اینا..

آقا جون  اینا رفته بودن مسافرت ...رفته بودن شمال ...

خونه آتا اینا با آنا رفتی حموم...از اونجایی که تو پسر گل و با ادب منی توی حموم گریه نکردی..

عمه سولماز هم اومده بود...هومن هم طبق معمول فقط جیغ و داد میکشید..

امروز برگشتیم خونمون ..نمی دونم چرا داری الان  گریه می کنی...الان بغل عزیزی...احساس می کنم سرما خوردی..الهی درد و بلات بیاد بخوره رو سر من..

می خوام دیگه برم  بهت شیر بدم آخه بد اخلاق شدی...

دوست دارم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)