خرید...
سلام گل سرسبدم...
دیروز عصر بابایی زودتر اومد خونه تا با هم بریم بیرون هم یه گشتی بزنیم و هم اینکه برای نانازم کمی خرید کنیم...
از اونجایی که عصری خوب خوابیده بودی کاملا قبراق و سر حال بودی و از خنکی هوا کیف میکردی...
میخواستم برات چند تا بادی بگیرم ...ولی بعدش نظرم عوض شد و برات لباس گرفتیم...
اینم از عکساش...
این دو تا دست لباس پایینی رو هم خاله شهره از تهران برات گرفته آورده...دستش درد نکنه...خیلی ناناسن...
بعدش هم رفتیم عکاسی و عکس گل پسرمو که تو عقد خاله سمانه اینا انداخته بودیم و گرفتیم و برگشتیم خونه...عص خیلی قشنگی بوددد...عکس آراد گلمو توی پست بعدی تهناییییی میزارمش...بوسسسسسسسسسسسس....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی