باغ توت...
سلام عشق مامان... یه چند وقت پیش خبر اومد که مامان زن عموی مامانم فوت کرده....از اونجاییکه مامانم با عموش و زن عموش خیلی صمیمیه و ما هم مثل بابا بزرگ و مامان بزرگ خدا بیامرزم دوسشون داریم برای مراسم تعزیه رفتیم ارومیه...اخه زن عمو اهل ارومیه هستش.... موقع برگشتن اول تصمیم گرفتیم که کمی توی ارومیه برگردیم ...ولی بعدش به پیشنهاد بزرگترا رفتیم باغ توت تا دلی از عزا دربیاریم و هم توت بخوریم و هم برای خونه بخریم بیاریم... یه باغ خیلی بزرگ و باصفایی بود که پر بود از درختای بزرگ توت....واقعا که توتهای خیلی شیرین و خوشمزه ای بودن...صاحب باغ هم ادم خیلی خوب و با شخصیتی بود که کلی ازمون پذیرایی کرد...خدا برکت باغشو زیا...
نویسنده :
مامان آراد
2:18